شروع یکی بود یکی نبود

ساخت وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

كَانَ اللَهُ وَ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَىْ‏ءٌ، وَ الانَ كَمَا كَانَ.

  مرحوم صدوق در كتاب «توحيد» باب نفى المكان و الزّمان و الحركة عنه تعالى ص 178 و 179؛ و مرحوم ملاّ محسن فيض در كتاب «وافى» ج 1، از طبع حروفى اصفهان، مكتبة الإمام أمير المؤمنين عليه السّلام در ابواب معرفة الله، بابُ إحاطتِه بكلِّ شىْ‏ء، ص 403؛ و مرحوم مجلسى در كتاب «بحار الانوار» طبع حروفى، ج 3، در كتاب توحيد، باب 14: نفى الزّمان و المكان و الحركة و الانتقال عنه تعالى، ص 327، حديث 27؛ و اين دو نفر از «توحيد» صدوق، و صدوق از علىّ بن أحمد بن محمّد بن عمران دَقّاق از محمّد بن أبى عبد الله كوفى از محمّد بن إسمعيل برمكى از علىّ بن عبّاس از حسن بن راشد از يعقوب ابن جعفر جعفرى از أبى ابراهيم موسى بن جعفر عليهما السّلام روايت ميكند كه:

أنَّهُ قالَ: إنَّ اللَهَ تَبارَكَ وَ تَعالَى كانَ لَمْ يَزَلْ بِلا زَمانٍ وَ لا مَكانٍ، وَ هُوَ الانَ كَما كانَ؛ لا يَخْلو مِنْهُ مَكانٌ، وَ لا يَشْغَلُ (در «وافى» و «بحار»: لا يَشْتَغِلُ) بِهِ مَكانٌ، وَ لَا يَحِلُّ فى مَكانٍ. مَا يَكُونُ مِن نَجْوَى‏ ثَلثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لَآ أَدْنَى‏ مِن ذلِكَ وَ لَآ أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا؛ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ حِجابٌ غَيْرُ خَلْقِهِ؛ احْتَجَبَ بِغَيْرِ حِجابٍ مَحْجوبٍ؛ وَ اسْتَتَرَ بِغَيْرِ سِتْرٍ مَسْتورٍ؛ لا إلَهَ إلّا هُوَ الْكَبيرُ الْمُتَعالِ.

حضرت استاذنا العلّامة آية الله طباطبائى قدَّس الله نفسَه الشّريفه در كتاب «توحيد» نسخه خطّى حقير، ص 6 آورده‏اند كه: كَما فى حَديثِ موسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَيْهِما السَّلامُ: كانَ اللَهُ وَ لا شَىْ‏ءَ مَعَهُ؛ وَ هُوَ الانَ كَما كانَ.

و در «جامع الاسرار» مرحوم سيّد حيدر آملى در دو جا اين عبارت را ذكر فرموده است كه: كانَ اللَهُ وَ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَىْ‏ءٌ وَ الانَ كَما كانَ. اوّل در صفحه 56، شماره 112 در اصل اوّل قاعده اولى: و بالنَّظر إلى هَذا المَقامِ قالَ أربابُ الكَشف و الشُّهودِ: التَّوحيدُ إسقاطُ الإضافاتِ؛ و قالَ النَّبى صلَّى الله عليه و ءَالِهِ و سلَّم: كانَ اللَهُ وَ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَىْ‏ءٌ. و قالَ الْعارفُ: (و هُوَ) الانَ كما كانَ؛ لِانَّ الإضافاتِ غَيرُ مَوجودةٍ كَما مَرَّ. و أيضًا «كانَ» فى كَلامِ النَّبىّ صَلّى اللهُ عليه و ءَالِه و سلَّم بِمَعنى الحالِ، لا بِمَعنَى الْماضى؛ مِثلَ كَانَ اللَهُ غَفُورًا رَحِيمًا.

دوّم در اصل سوّم، ص 696، شماره 181: لانَّه تعالَى دآئِمًا (هُوَ) عَلى تَنَزُّهِهِ الذّاتىِّ و تَقدُّسِه الازَلىِّ؛ لِقَوله عليه السّلام: كانَ اللَهُ وَ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَىْ‏ءٌ، وَ لِقول (بَعْضِ) عارِفى امَّتِه: و الانَ كَما كان. و مراد از بعض عارِفى امّتِه حضرت موسى بن جعفر عليهما السّلام ميباشند.

در «كلمات مكنونه» فيض طبع حروفى در ضمن كلمةٌ فيها اشارةٌ إلى لِمّيّةِ الإيجاد و أنّه أمرٌ إعتبارىٌّ، ص 33 وارد است كه: و چون تعيّن امرى اعتبارى است، ظهور آن بواسطه نورى است كه در مراتب سارى است. جُنَيد كه حديث كانَ اللَهُ وَ لَمْ يَكُنْ مَعَهُ شَىْ‏ءٌ شنيد، گفت: الانَ كَما كانَ. و همانا اين ضميمه در حديث مندرج است و كانَ اللَهُ در آن، از قبيل وَ كَانَ اللَهُ عَلِيمًا حَكِيمًا است.

و چون در «بحار الانوار» طبع حروفى حيدرى، ج 4 (كتاب توحيد، باب 4 از أبواب أسمآئه تعالَى) حديث 34، ص 305 مرحوم مجلسى 8 بيت از أمير المؤمنين عليه السّلام را از «توحيد» صدوق در پاسخ ذعلب نقل ميكند كه در پايان خطبه‏اى بيان فرموده‏اند و اوّل آنها اينست:

وَ لَم يَزَلْ سَيّدى بِالْحَمْدِ مَعروفًا             وَ لَم يَزَلْ سَيّدى بِالْجودِ مَوصوفًا

حضرت استاذنا العلّامه در تعليقه فرموده‏اند: الاشعارُ مِنْ أحْسنِ الدَّليل علَى أنَّ الْخِلقَةَ غَيرُ مُنقطِعَةٍ مِن حَيثُ أوّلِها، كَما أنَّها كَذلكَ مِن حيثُ ءَاخِرِها.

http://maktabevahy.org/Services/Document/View.aspx?OId=678

یکی بود یکی نبود, غیر از خدا هیچکس نبود, . این جمله ایست که همواره در ابتدای قصه های ایرانی یا از زبان قصه گو شنیده بودم و در ادامه اینطور بود که مثلآ یه مردی بود ....  نه فقط من بلکه سایر هم سن و سال ها برایشان سوال بود اگر غیر خدا هیچکس نبود, پس این مرده از کجا اومد . سالها گذشت تا روزی در محضر حضرت شیخ حدیثی که در بالا قید شده با شرحی که ملاحضه میکنید را از زبان ایشان شنیدم و تازه متوجه منظور آن جمله مشهور در ابتدای قصه ها شدم . خدا بود و بودی هم با خدا نبود, الان هم همینطور است . به عبارت خیلی ساده هیچ مخلوقی وجود استقلالی از خود نداشته و در صورت اراده ذات اقدس الهی در لحضه ای  کل خلقت عدم خواهد شد و این بودنها به لطف و رحمت خداوند متعال وابسته است و این همان مطلبیست که نیاکان و اجداد ما در یک جمله ساده و موجز در ابتدای هر قصه ای از کودکی برای ما بیان میکردند و اینچنین معارف دینی را در گسترش میدادند . من نیز نام این صفحه مجازی را یکی بود یکی نبود, انتخاب کردم .

محمد بوژمهرانی  18/10/1396

 

هر دم از این باغ بری میرسد .. الی یوم القیامه...
ما را در سایت هر دم از این باغ بری میرسد .. الی یوم القیامه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbmehrani بازدید : 137 تاريخ : پنجشنبه 15 آذر 1397 ساعت: 10:58